افشاگری همیشه جذاب بوده است، به ویژه وقتی که کانال های انتقال شفاف اطلاعات، کارکرد خود را به درستی انجام ندهند و همواره هاله ای از ابهام دور عملکردها، افراد و شخصیت ها وجود داشته باشد، این افشاگری است که در جامعه موج ایجاد می کند، حتی اگر افشاگری، بر مبنای اطلاعات درستی بنا نشده باشد.
به گزارش تابناک، در سال های اخیر، افشاگری های سیاسی و اقتصادی در ایران با اصطلاح معروف «بگم بگم» پیوند خورده است، اصطلاحی که رئیس جمهور کنونی ایران در مناظره با رقیب خود، برای تهدید و ترساندن وی به افشاگری در مورد وی و خانواده اش استفاده کرد. البته این پایان ماجرای افشاگری رئیس جمهور نبود،وی پیش از ان مناظره و پس از آن همواره به وجود سیصد نام مفسد اقتصادی در جیب های خود اشاره کرد و می کند.مفسدانی که بعدا تعداد آنان حتی به سه هزار نفر هم رسید. سه هزار نفری که اقتصاد ایران را در دستان خود داشتند، اما هیچگاه نام آنان حداقل برای مردم مشخص نشد.از آن سو اما رئیس جمهور، در مقابل افشاگری علیه اعضای کابینه خود به شدت ایستادگی می کند. درست زمانی که برخی از مقامات مجلس و قوه قضائیه از برخی از اتهامات برخی از اعضای کابینه سخن گفتند، رئیس جمهور در مقابل آنان ایستاد و گفت کابینه خط قرمز اوست. خط قرمزی که احتمالا کسی نباید به آن نزدیک می شد.
اما این تنها رئیس جمهور نیست که علاقه شدیدی به افشاگری دارد، در فضای انتخاباتی اخیر ایران، برخی از کاندیداها نیز از افشاگری سخن می گویند. افشاگری هایی که اگر برای مردم هیچ نداشته باشد، برای برخی شاید نان دارد که به سراغ آن می روند.
کاندیداهایی که برای ریاست جمهوری کاندیدا شده اند، لاجرم برای اینکه رجل سیاسی باشند، باید پیش از این مناصب مهم سیاسی و مدیریتی را تجربه کرده باشند، مناصبی که یقینا آنان را از مجموعه ای از اطلاعات که مردم عادی به آن دسترسی ندارند، مطلع کرده است. طبیعتا رئیس سازمانی مانند سازمان بازرسی اطلاعات زیادی در باره تخلف افراد مختلف و از جمله برخی از مقامات دارد یا شخصی که وزیر خارجه ایران بوده، اطلاعات خوبی درباره برخی از تصمیم گیری های مرتبط با سیاست خارجی دارد. پرسش اکنون این است که این افراد آیا مجازند اطلاعاتی را که بر اساس پست و مقام خویش در اختیار دارند را برای گرفتن رای، با افشاگری علیه رقیب منتشر کنند؟
فرض کنید سازمانی مانند سازمان بازرسی کشور، اطلاعاتی درباره تخلف مقامات مختلف یا کاندیداهای رقیب رئیس سازمان بازرسی کشور در اختیار داشته باشد. استفاده از این اطلاعات از دو حالت خارج نیست. یا اطلاعات موجود دلالت بر جرم و تخلف افراد دارد و در دادگاهی صالحه جرم ثابت شده و فرد متخلف هم در معرض مجازات قرار گرفته است.در چنین مواردی قاعدتا این حق مردم است که چنین مساله ای در زمان خود مطلع شوند و لزوما خبر محکومیت یک مقام، نباید از مردم مخفی نگه داشته شود تا روزی به عنوان افشاگری از آن برای کسب محبوبیت استفاده کرد.
حالت دوم این است که مدارک کم یا زیادی علیه برخی از مقامات وجود داشته باشد که اگر چه دلالت بر تخلف و وقوع جرم یا انجام مفسده ای داشته باشد، اما هنوز در دادگاه جرم یا فساد ثابت نشده است. طبیعتا افشای چنین مدارکی مصداق تام و تمام بی تقوایی، بی اخلاقی و... است که رهبر انقلاب در مورد رفتاری مشابه، به آن شاره کردند.
پس در هر صورت رئیس سازمان بازرسی کل کشور، که کاندیدای انتخابات است و البته هنوز هم ریاست بر سازمان بازرسی کل کشور را بر عهده دارد، یا در زمان خود باید مردم را از وجود جرم یا فساد محرز شده در دادگاه مطلع می کرد و اطلاعات را برای شب انتخابات باقی نمی گذاشت یا اینکه نمی تواند از اطلاعات و مفاسد محرز اما ثابت نشده به قصد افشاگری انتخاباتی استفاده کند.
راستی شفاف سازی و گردش آزاد اطلاعات چه اشکالی دارد که افراد با آن میانه ای ندارند و رو به افشاگری می آورند. مگر افشاگری های سال ۸۸ در دادگاه اثبات شد و از بابت آن نفعی به ملت رسید جز اینکه جامعه را به شدت رادیکال کرد؟ اگر اطلاعاتی هست که باید مردم بدانند، چرا باید شب انتخابات منتشر شود؟ چرا در وقت خود و زمان خود برای اطلاع مردم و پیشگیری از حوادث مشابه بعدی استفاده نمی شود؟ به قول «ارسطو»، شخصیت «سریال پایتخت دو» آیا این درخواست مردم غیر قانونی است؟
اکنون رئیس سازمان بازرسی، وزیر سابق خارجه، رئیس جمهور و ... می خواهند افشاگری کنند.باید ببینیم که این بار آنان چه بلایی بر سر جامعه خواهند آورد؟
clozapine nedir
click clozapine registry
amoxicillin dermani haqqinda
amoxicillin amoxicillin-rnp
vermox spc
vermox vermox alkohol
implant treatment for alcoholism
site naltrexone indications